ترجمه مقاله

عمله

فرهنگ فارسی عمید

۱. = عامل
۲. کارگر ساختمان. Δ در فارسی به‌صورت مفرد استعمال می‌شود.
۳. [قدیمی] کارکنان؛ کارگران.
⟨ عملهٴ ‌طرب: [قدیمی] مطربان؛ خوانندگان و نوازندگان.
ترجمه مقاله