25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
غالبا
فرهنگ فارسی عمید
۱. اغلب اوقات.
۲. بیشتر؛ اکثراً: کتابهایش غالباً به زبان آلمانی نوشته شده.