ترجمه مقاله

غریب آشنا

فرهنگ فارسی عمید

آن‌که با غریبان آشنایی و دوستی کند؛ غریب‌نواز؛ غریب‌دوست: ◻︎ غریب‌آشنا باش و سیاح‌دوست / که سیاح جَلاّب نام نکوست (سعدی۱: ۴۴).
ترجمه مقاله