ترجمه مقاله

غریم

فرهنگ فارسی عمید

۱. قرض‌داری که قادر به ادای قرض خود نباشد؛ مدیون؛ وام‌دار؛ بدهکار.
۲. طلبکار. Δ از اضداد است.
ترجمه مقاله