غنیم
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنچه در جنگ بهقهر و غلبه از دشمن بگیرند؛ غنیمت.
۲. دشمن: ◻︎ خویشتن دارد او دو هفته نگاه / هم بر آنسان که از غنیم غنیم (ابوحنیفۀ اسکافی: شاعران بیدیوان: ۵۹۲).
۲. دشمن: ◻︎ خویشتن دارد او دو هفته نگاه / هم بر آنسان که از غنیم غنیم (ابوحنیفۀ اسکافی: شاعران بیدیوان: ۵۹۲).