ترجمه مقاله

غوغا

فرهنگ فارسی عمید

۱. دادوفریاد؛ خروش.
۲. مردم بسیار و درهم‌آمیخته.
۳. (اسم، صفت) [قدیمی] مردم آشوب‌طلب.
⟨ غوغا انگیختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غوغا کردن
⟨ غوغا برآوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غوغا کردن
⟨ غوغا کردن: (مصدر لازم)
۱. هیاهو و دادوفریاد کردن؛ هنگامه کردن.
۲. [مجاز] فتنه و آشوب برپا کردن.
ترجمه مقاله