ترجمه مقاله

فارغانه

فرهنگ فارسی عمید

در حال فراغت و آسایش خاطر: ◻︎ داشت از تیغ و تیغ‌بازی دست / فارغانه به رود و باده نشست (نظامی: ۶۰۴).
ترجمه مقاله