ترجمه مقاله

فام

فرهنگ فارسی عمید

رنگ؛ گون؛ مانند (در ترکیب با کلمۀ دیگر): ازرق‌فام، زردفام، زنگارفام، سبزفام، سرخ‌فام، سیه‌فام، فیروزه‌فام، ◻︎ برافروخت رخسارۀ لعل‌فام / یکی بانگ زد هر دو را پور سام (فردوسی۴: ۲۹۵۶).
ترجمه مقاله