فراخی گاه
فرهنگ فارسی عمید
۱. جای فراخ و باوسعت.
۲. جایی که در آن نعمت فراوان باشد: ◻︎ تا ببینندشان بر آن سر راه / دور گشتند از آن فراخیگاه (نظامی: لغتنامه: فراخیگاه).
۲. جایی که در آن نعمت فراوان باشد: ◻︎ تا ببینندشان بر آن سر راه / دور گشتند از آن فراخیگاه (نظامی: لغتنامه: فراخیگاه).