فرسودهفرهنگ فارسی عمید۱. کهنه و پوسیده.۲. [قدیمی] نابودشده.۳. [مجاز] خسته و ناتوان.۴. [مجاز] سالخورده.۵. [قدیمی، مجاز] کاهشیافته.