ترجمه مقاله

فروزینه

فرهنگ فارسی عمید

چیزی که با آن آتش روشن کنند، مانندِ خاروخاشاک و هیزم نازک؛ آتش‌گیره؛ آتشزنه: ◻︎ شرری را که جست ز آهن و سنگ / بی فروزینه مشکل است درنگ (جامی۱: ۱۵۶).
ترجمه مقاله