فروکش
فرهنگ فارسی عمید
= 〈 فروکش کردن
〈 فروکش کردن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. فرود آمدن؛ پایین آمدن.
۲. به پایین کشیدن.
۳. [قدیمی] عنان کشیدن و در جایی فرود آمدن.
۴. فروریختن چاه، قنات، و مانند آن.
〈 فروکش کردن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. فرود آمدن؛ پایین آمدن.
۲. به پایین کشیدن.
۳. [قدیمی] عنان کشیدن و در جایی فرود آمدن.
۴. فروریختن چاه، قنات، و مانند آن.