ترجمه مقاله

فقر

فرهنگ فارسی عمید

۱. تنگ‌دستی؛ تهیدستی؛ ناداری؛ درویشی.
۲. کمبود چیزی: فقر آهن در بدن.
۳. (تصوف) [قدیمی] از مراحل سلوک که عبارت است از نیازمندی به خدای‌تعالی و بی‌نیازی از خلق.
۴. [قدیمی] احتیاج.
ترجمه مقاله