ترجمه مقاله

قارح

فرهنگ فارسی عمید

۱. ریش‌کننده؛ زخم‌زننده.
۲. ستور تمام‌دندان؛ چهارپایی که دندان‌های نیش او درآمده باشد.
ترجمه مقاله