ترجمه مقاله

قد

فرهنگ فارسی عمید

۱. بلندی اندام؛ قامت؛ بالا؛ برز.
۲. [عامیانه، مجاز] اندازه.
۳. درازا.
⟨ قد کشیدن: (مصدر لازم)
۱. بلندقد شدن.
۲. نمو کردن؛ رشد کردن.
⟨ قد علم کردن: (مصدر لازم) قد برافراشتن.
ترجمه مقاله