ترجمه مقاله

قرعه

فرهنگ فارسی عمید

۱. سهم؛ نصیب.
۲. تکۀ کاغذ یا هر چیز دیگر دارای شماره یا نشانه که به‌وسیلۀ انتخاب تصادفی آن، سهم و نصیب کسی را معین می‌کنند؛ پشک.
⟨ قرعه انداختن: (مصدر لازم) [قدیمی] انتخاب تصادفی از طریق قرعه.
⟨ قرعه زدن: = ⟨ قرعه انداختن
⟨ قرعه کشیدن: = ⟨ قرعه انداختن
ترجمه مقاله