قلمدادفرهنگ فارسی عمیدبهحسابآورده؛ بهشمارآورده؛ برآورد.〈 قلمداد کردن: (مصدر متعدی) [مجاز] به حساب آوردن؛ به شمار آوردن؛ برآورد کردن.