ترجمه مقاله

لوس

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که خود را بی‌جهت نزد دیگران عزیز کند و توقع بی‌جا داشته باشد.
۲. زننده؛ ناخوش‌آیند.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] تملق؛ چرب‌زبانی: ◻︎ چو دستی نشاید گزیدن ببوس / که با غالبان چاره زرق است و لوس (سعدی۱: ۷۳).
۴. [قدیمی] چاپلوس؛ چرب‌زبان.
ترجمه مقاله