ترجمه مقاله

ماری

فرهنگ فارسی عمید

مانند مار کشنده بودن: ◻︎ اگر «ماری» و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی: ۵۶).
⟨ ماری کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] هلاک کردن؛ کشتن: ◻︎ اگر ماری و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی: ۵۶).
ترجمه مقاله