ترجمه مقاله

مانع

فرهنگ فارسی عمید

۱. باز‌دارنده؛ جلوگیری‌کننده.
۲. (اسم) [عامیانه، مجاز] مشکل؛ معضل.
⟨ مانع شدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] منع کردن؛ جلوگیری کردن.
ترجمه مقاله