ترجمه مقاله

مایل

فرهنگ فارسی عمید

۱. گراینده؛ میل‌کننده؛ خواهان.
۲. خمیده.
۳. [قدیمی] خرامان؛ خرامنده: ◻︎ که من به حُسن تو ماهی ندیده‌ام طالع / که من به قدّ تو سروی ندیده‌ام مایل (سعدی۲: ۶۵۴).
ترجمه مقاله