مایی
فرهنگ فارسی عمید
۱. ما بودن.
۲. هستی؛ وجود.
۳. [مجاز] خودبینی؛ خودخواهی؛ تکبر.
〈 ماییومنی: [قدیمی، مجاز] خودبینی؛ خودخواهی؛ تکبر: ◻︎ در بحر مایی و منی افتادهام بیار / می تا خلاص بخشدم از مایی و منی (حافظ: ۹۵۶).
۲. هستی؛ وجود.
۳. [مجاز] خودبینی؛ خودخواهی؛ تکبر.
〈 ماییومنی: [قدیمی، مجاز] خودبینی؛ خودخواهی؛ تکبر: ◻︎ در بحر مایی و منی افتادهام بیار / می تا خلاص بخشدم از مایی و منی (حافظ: ۹۵۶).