مبارک
فرهنگ فارسی عمید
۱. بابرکت؛ برکتیافته؛ خجسته؛ فرخجسته؛ فرخنده.
۲. عنوانی احترامآمیز برای اعضای بدن: دست مبارک، خاطر مبارک.
۳. (شبه جمله) برای بیان تهنیت به کار میرود: عیدتان مبارک.
۴. فرخنده؛ خجسته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): مبارکقدم.
۵. (اسم) [قدیمی] از اسامی رایج برای غلامان و بردگان؛ برده؛ غلام.
۲. عنوانی احترامآمیز برای اعضای بدن: دست مبارک، خاطر مبارک.
۳. (شبه جمله) برای بیان تهنیت به کار میرود: عیدتان مبارک.
۴. فرخنده؛ خجسته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): مبارکقدم.
۵. (اسم) [قدیمی] از اسامی رایج برای غلامان و بردگان؛ برده؛ غلام.