ترجمه مقاله

متحمل

فرهنگ فارسی عمید

۱. [مجاز] مجبور به تحمل رنج و سختی.
۲. [مجاز] بردبار.
۳. [مجاز] آن‌که رنج و سختی را تحمل می‌کند.
۴. [قدیمی] بار‌بردار.
ترجمه مقاله