ترجمه مقاله

مجزوم

فرهنگ فارسی عمید

۱. (ادبی) در نحو عربی، کلمه‌ای که حرکت حرف آخر آن ساکن باشد.
۲. [قدیمی] قطعی؛ باقطعیت.
۳. [قدیمی] قطع‌شده؛ بریده.
ترجمه مقاله