ترجمه مقاله

مجهول

فرهنگ فارسی عمید

۱. نامعلوم؛ نادانسته؛ ناشناخته.
۲. (ادبی) در دستور زبان، ویژگی فعلی که فاعل آن معلوم نباشد.
۳. [قدیمی] گمنام.
ترجمه مقاله