محصورفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی زمینی که دور آن دیوار کشیده شده.۲. (اسم، صفت) محاصرهشده.۳. [قدیمی] منحصر.۴. [قدیمی، مجاز] اسیر.