محل
فرهنگ فارسی عمید
۱. جا؛ مکان.
۲. [عامیانه] محله؛ کوی.
۳. [مجاز] موجودی حساب؛ اعتبار.
۴. [قدیمی، مجاز] ارزش؛ مقدار؛ منزلت: ◻︎ محل و قیمت خویش آن زمان بدانستم / که برگذشتی و ما را به هیچ نخریدی (سعدی۲: ۵۶۵).
۲. [عامیانه] محله؛ کوی.
۳. [مجاز] موجودی حساب؛ اعتبار.
۴. [قدیمی، مجاز] ارزش؛ مقدار؛ منزلت: ◻︎ محل و قیمت خویش آن زمان بدانستم / که برگذشتی و ما را به هیچ نخریدی (سعدی۲: ۵۶۵).