ترجمه مقاله

مخنث

فرهنگ فارسی عمید

۱. مردی که حالات و اطوار زنان را از خود بروز بدهد؛ زن‌مانند.
۲. [مجاز] مرد بدکار؛ پشت‌پایی؛ هیز.
۳. آن‌که نه مرد است و نه زن؛ خنثی؛ امرد؛ بی‌ریش.
ترجمه مقاله