مد
فرهنگ فارسی عمید
۱. [مقابلِ جزر] بالا آمدن آب دریا بر اثر نیروی جاذبۀ خورشید یا ماه.
۲. (اسم) (ادبی) علامتی به شکل « » که بالای الف یا برخی حروف دیگر میگذارند.
۳. کشیدن و دراز کردن حرف در نوشتن.
۴. (اسم) [قدیمی، مجاز] پیشکش.
۵. [قدیمی] امتداد.
۲. (اسم) (ادبی) علامتی به شکل « » که بالای الف یا برخی حروف دیگر میگذارند.
۳. کشیدن و دراز کردن حرف در نوشتن.
۴. (اسم) [قدیمی، مجاز] پیشکش.
۵. [قدیمی] امتداد.