ترجمه مقاله

مشت

فرهنگ فارسی عمید

۱. پنجۀ دست که آن را جمع و گره کنند.
۲. واحد اندازه‌گیری هرچیز اندک، برابر با مقداری که در کف دست جای می‌گیرد: یک مشت گندم.
ترجمه مقاله