ترجمه مقاله

معهود

فرهنگ فارسی عمید

۱. مورد عهد واقع‌شده.
۲. معروف؛ دیده و شناخته‌شده.
۳. [قدیمی] قدیمی؛ کهنه.
ترجمه مقاله