موش
فرهنگ فارسی عمید
پستانداری کوچک و جونده با دم دراز و گوشهای بزرگ.
〈 موش دوپا: (زیستشناسی) نوعی موش صحرایی با دستهای کوتاه و پاهای بلند که با کمک پاهای خود میجهد؛ کلاکموش.
〈 موش کور: (زیستشناسی)
۱. پستانداری کوچک با پوزۀ باریک، پنجۀهای قوی، چشمهای بسیارریز و ضعیف.
۲. [قدیمی] خفاش: ( ز خورشید پنهان شود موش کور / که جهل است با آهنینپنجه زور (سعدی۱: ۱۱۳).
〈 موش دوپا: (زیستشناسی) نوعی موش صحرایی با دستهای کوتاه و پاهای بلند که با کمک پاهای خود میجهد؛ کلاکموش.
〈 موش کور: (زیستشناسی)
۱. پستانداری کوچک با پوزۀ باریک، پنجۀهای قوی، چشمهای بسیارریز و ضعیف.
۲. [قدیمی] خفاش: ( ز خورشید پنهان شود موش کور / که جهل است با آهنینپنجه زور (سعدی۱: ۱۱۳).