ترجمه مقاله

موقوفه

فرهنگ فارسی عمید

۱. وقف‌شده.
۲. (اسم، صفت) ملکی که درآمد آن برای کارهای عام‌المنفعه یا اموری که واقف تعیین کرده، اختصاص داده ‌شده.
ترجمه مقاله