ترجمه مقاله

ناسپاس

فرهنگ فارسی عمید

کسی که احسان و نیکویی و خدمتی را که دربارۀ او می‌کنند منظور نداشته باشد و قدر نداند؛ حق‌نشناس: ◻︎ گر انصاف خواهی سگ حق‌شناس / به سیرت بِه از مردم ناسپاس (سعدی۱: ۱۲۵).
ترجمه مقاله