نخکلهفرهنگ فارسی عمیدگردویی که پوست سخت داشته باشد: ◻︎ گرچه سختی چو نخلکه مغزت / جمله بیرون کنم به چارهگری (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۹۰).