ترجمه مقاله

نخ

فرهنگ فارسی عمید

۱. رشتۀ باریک از پنبه، پشم، ابریشم، الیاف مصنوعی، و امثال آن‌ها.
٢. واحد شمارش سیگار.
٣. [قدیمی] نوعی فرش لطیف.
٤. [قدیمی] نوعی جامۀ حریر.
۵. [قدیمی] نهال.
۶. [قدیمی] صف: ◻︎ بجوشید لشکر چو مور‌وملخ / کشیدند از کوه تا کوه نخ (عنصری: ۳۵۳).
ترجمه مقاله