ترجمه مقاله

نشاختن

فرهنگ فارسی عمید

۱. نشاندن؛ نشانیدن.
۲. جا دادن: ◻︎ به ‌فرِّ کیانی یکی تخت ساخت / چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت (فردوسی: ۱/۴۴).
ترجمه مقاله