نشکردهفرهنگ فارسی عمید۱. ابزار آهنی دمتیز که با آن چرم را میبرند یا پشت چرم و تیماج را با آن میتراشند؛ شفره؛ گزن: ◻︎ به نشکرده ببرید زن را گلو / تفو بر چنین ناشکیبا تفو (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۵).۲. نیشتر حجام.