نهاله گاه
فرهنگ فارسی عمید
۱. جایی که صیاد نهاله را بر زمین نصب کند؛ نهالهجای.
۲. شکارگاه: ◻︎ نهالهگاه به خوشی چو لالهزاری گشت / ز خون سینهٴ رنگ و ز خون چشم پلنگ (فرخی: ۲۰۷).
۳. کمینگاه.
۲. شکارگاه: ◻︎ نهالهگاه به خوشی چو لالهزاری گشت / ز خون سینهٴ رنگ و ز خون چشم پلنگ (فرخی: ۲۰۷).
۳. کمینگاه.