ترجمه مقاله

نهان

فرهنگ فارسی عمید

۱. پوشیده؛ پنهان؛ نهفته.
۲. (اسم) باطن؛ ضمیر.
۳. منزوی.
۴. غایب.
۵. اندوخته.
۶. ذخیره.
۷. ناشناس.
۸. (قید) نهانی.
۹. جدا؛ دور.
۱۰. (اسم) دل؛ قلب؛ اندرون.
۱۱. (اسم) معنی؛ راز؛ سر.
۱۲. (قید) محرمانه؛ در خفا.
⟨ نهان‌ داشتن: (مصدر متعدی) [قدیمی] پنهان‌ کردن؛ پوشیده داشتن.
⟨ نهان ‌کردن: (مصدر متعدی) پنهان ساختن.
ترجمه مقاله