نژندفرهنگ فارسی عمید۱. اندوهگین؛ افسرده؛ پژمرده: ◻︎ آخر این اختران بیمعنیت / چند بخت مرا نژند کنند (انوری: ۶۲۴).۲. سرگشته.۳. خشمگین.