ترجمه مقاله

نگهبان

فرهنگ فارسی عمید

۱. پاسبان؛ مراقب.
۲. نگهدارنده.
۳. [قدیمی] مرزبان.
۴. [قدیمی] فرماندهِ سپاه.
ترجمه مقاله