ترجمه مقاله

همنشین

فرهنگ فارسی عمید

۱. کسی که با دیگری در یک‌جا بنشیند؛ هم‌زانو.
۲. همدم؛ رفیق.
۳. هم‌صحبت؛ هم‌نشست.
ترجمه مقاله