ترجمه مقاله

هیئت

فرهنگ فارسی عمید

۱. کیفیت، شکل، و صورت چیزی؛ حال؛ شکل؛ صورت.
۲. عده و دسته‌ای از مردم.
۳. (نجوم) علمی که دربارۀ ستارگان بحث می‌کند؛ ستاره‌شناسی.
⟨ هیئت ‌دیپلماتیک: تمام سفیران و اعضای سفارتخانه‌ها در پایتخت یک کشور؛ کوردیپلماتیک.
⟨ هیئت منصفه: (حقوق) گروهی که طبق قانون در دادگاه حاضر شده و پس از مشاهدۀ جریان دادرسی به بی‌گناهی یا گناهکار بودن متهم رٲی می‌دهند.
ترجمه مقاله