ترجمه مقاله

واداشتن

فرهنگ فارسی عمید

۱. وادار کردن؛ کسی را به کاری گماشتن؛ مجبور کردن.
۲. تحریک کردن؛ برانگیختن.
۳. تشویق و ترغیب کردن.
۴. کشاندن؛ جذب کردن.
۵. [قدیمی] مانع شدن؛ بازداشتن.
ترجمه مقاله