25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
واسط
فرهنگ فارسی عمید
۱. در میان؛ آنچه در میانه باشد: حد واسط.
۲. کسی که در وسط نشسته باشد.