ترجمه مقاله

والا

فرهنگ فارسی عمید

۱. بالا؛ بلند.
۲. بلندمرتبه: ◻︎ چو هامون دشمنانت پست بادند / چو گردون دوستان والا همه سال (رودکی: ۵۲۵).
۳. برتر؛ بلند؛ بزرگ (در ترکیب با کلمۀ دیگر): والاتبار، والاجاه، والاحضرت، والاقدر، والامنش، والانژاد، والاهمت.
ترجمه مقاله