ترجمه مقاله

والی

فرهنگ فارسی عمید

۱. [منسوخ] استاندار.
۲. [قدیمی] فرمانروا؛ حاکم.
۳. [قدیمی] صاحب امر و اختیار.
۴. [قدیمی] از نام‌های خداوند.
ترجمه مقاله