ترجمه مقاله

وسیله

فرهنگ فارسی عمید

۱. سبب؛ دستاویز.
۲. آنچه به‌واسطۀ آن به دیگری نزدیکی و تقرب پیدا می‌کنند.
۳. [عامیانه، مجاز] واسطه؛ میانجی.
ترجمه مقاله